* (این روزها اوضاع جور دگر است ) *
اردیبهشت ۹۱ پژواک همه
روزگار عرصهء پوزخند شده است ...!
مثل مسجد ، که قشون در آن جمع
مثل دانشگاهی ، که نمازخانه شده ست
مثل یک شوهر بی زن
مثل یک خانهء بی در
مثل خودکار بدون جوهر
مثل یک سمساری ... که کتاب میفروشد
و ، فروشگاه کتاب_جلوی دانشگاه
میفروشند فقط جلد کتاب ،
و کتاب را ... تو بباید بخری از پاسگاه
که مبادا ... بنوشته شده باشد مطلبی با جوهر ..!
جرم جوهر ...
ورق صاف و سپید را به سواد قلب کند ..!
این روز ها هر کتب آمده در بازار را
با مداد بنویسند ..!
چونکه ... پاک کردن آن ، آسان است .
این روز ها ... اوضاع ... جور دگر است
پسرها ... با بدنی ورزیده و رخسار نکو
دختران هم ...
همگی صافکاری و رنگ شده اند
همگی جای کتاب ... آی فونی در دستان ...
و بدینسان ... چه کسی فرصت اندیشه کند !؟
که چرا و چه کسی جوهر را ... تکفیر کرد !؟
که چرا ...اینخانه بی درب شده است !؟
که چرا نادانان... مصدر چندین شغلند !
و چرا دانایان ... نیمی در زندانند !
و بقیه گوشهء خانهء خود کز کردند ..!؟
روزگار عرصهء پوزخند شده است ...
وقتی جوهر و کتاب جرم باشد !
این جوانان خودشان را ... به چه بر آزینند ...!؟
جز... با ظاهر آراسته و اندامی نکو ...!؟
سفرهء مردم را بوی نفت سهماندند
پول آنرا ...
ببرند و بخورند ... آشکارا ...
زین سبب شوهر ، بی زن ...
و زنان ، نان آور ...
خانه بی درب شده است .
این روزها اوضاع جور دگر است
چونکه ما جای تعقل ... به تنقل هستیم
چونکه ما جای تجمع ... به تفرد هستیم
چونکه ما بردهء افکار تحجر هستیم .
روزگار میخندد... نه تبسم ... که پوزخندی کریه...
و در این غوغای بی خبری
از چه گوید پژواک ...!؟
دوزخ دانایان... یا بهشت بیخردان ؟!
این روز ها ... اوضاع جور دگر است .
--------------*-------------------*---------------------
پژواک آزادی .عدالت & حقوق بشر برای ایران